نظرات شما عزیزان:
مریم
ساعت2:49---29 شهريور 1391
منتظر جوابم ساقی
مریم
ساعت15:00---28 شهريور 1391
خیلی قشنگ بود خیلی زیبا منم شعر میگم اگه میشه یه نگا به شعرام ببندازی ممنون میشم
خیلی قشنگ بودن
یه موقع هایی هست ،سیگار جلوت ، ویسکی کنارت
اما نه سیگارو میکشی ، نه ویسکی می خوری ...
سرتو تکون میدی ، لبخندی میزنی
میگی : مرده شور این زندگی رو ببرن
یه موقع هایی هست ،سیگار جلوت ، ویسکی کنارت
اما نه سیگارو میکشی ، نه ویسکی می خوری ...
سرتو تکون میدی ، لبخندی میزنی
میگی : مرده شور این زندگی رو ببرن
آینه، آینه است
اما من دوست دارم
آینه ی اتاق تو باشم
تا هر روز، نگاهم کنی
هر روز، نگاهت کنم
هر روز...
اما من دوست دارم
آینه ی اتاق تو باشم
تا هر روز، نگاهم کنی
هر روز، نگاهت کنم
هر روز...
حالی که پریشان است !
احتیاج به آرامش دارد ؛
نه سرزنش ....
کاش می فهمیدند ... !!!
احتیاج به آرامش دارد ؛
نه سرزنش ....
کاش می فهمیدند ... !!!
بيادتم،حتى زمانى که گمان فراموشى درذهنت نقش ميبندد!
شايدمحبت همين باشد
شايدمحبت همين باشد
مشنو ای دوست که غير از تو مرا ياری هست
يا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه زلف تو گرفتاری هست
گر بگويم که مرا با تو سر و کاری نيست
در و ديوار گواهی بدهد کاری هست
هر که عيبم کند از عشق و ملامت گويد
تا نديدست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقيبت چه کنم، گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل، خاری هست
نه من خام طمع، عشق تو میورزم و بس
که چو من سوخته در خيل تو بسياری هست
باد، خاکی ز مقام تو بياورد و ببرد
آب هر طيب که در کلبه عطاری هست
من چه در پای تو ريزم که سزای تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست
همه را هست همين داغ محبت که مراست
نه که مستم من و در خيل تو هشياری هست
من از اين دلق مرقع به درآيم روزی
تا همه خلق بدانند که زناری هست
عشق سعدی نه حديثی است که پنهان ماند
داستانيست که بر هر سر بازاری هست
يا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه زلف تو گرفتاری هست
گر بگويم که مرا با تو سر و کاری نيست
در و ديوار گواهی بدهد کاری هست
هر که عيبم کند از عشق و ملامت گويد
تا نديدست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقيبت چه کنم، گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل، خاری هست
نه من خام طمع، عشق تو میورزم و بس
که چو من سوخته در خيل تو بسياری هست
باد، خاکی ز مقام تو بياورد و ببرد
آب هر طيب که در کلبه عطاری هست
من چه در پای تو ريزم که سزای تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست
همه را هست همين داغ محبت که مراست
نه که مستم من و در خيل تو هشياری هست
من از اين دلق مرقع به درآيم روزی
تا همه خلق بدانند که زناری هست
عشق سعدی نه حديثی است که پنهان ماند
داستانيست که بر هر سر بازاری هست
سلام
دونیا داکی چوخ گوزه ل شه یی سنه وئرمک ایستیریم امما سنی سنه نجور وئریم
عزیزیم قبول شدنت رو تو دانشگاه پیام نور تو رشته ی ((حقوق)) رو بهت تبریک میگم ""**::***
من تموم خانوادمو خبرکردم که رسول قبول شده اخه من خوشحالیمو نمتونم پنهون کنم***::**
در مورد وبلاگت عالی شده متنت خیلی خوشگل بود دوست داشتم ممنوووووووووووون
دونیا داکی چوخ گوزه ل شه یی سنه وئرمک ایستیریم امما سنی سنه نجور وئریم
عزیزیم قبول شدنت رو تو دانشگاه پیام نور تو رشته ی ((حقوق)) رو بهت تبریک میگم ""**::***
من تموم خانوادمو خبرکردم که رسول قبول شده اخه من خوشحالیمو نمتونم پنهون کنم***::**
در مورد وبلاگت عالی شده متنت خیلی خوشگل بود دوست داشتم ممنوووووووووووون