آن لحظه که عشق من به دل جا کردی من سوختم و تو باز حاشا کردی گفتم که مگر تو عهد خود بشکستی با گریه فقط مرا تماشا کردی
شاد باشی که از شادی تو دلشادم تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم لذت زندگی من همه خرسندی توست بی وفایم که وفایت برود از یادم
گل عشق تو هستم شبنمم باش
دلم دنیایه زخمه همدمم باش
ز درد بی کسی قلبم شکسته
در شهر بی کس ها همدمم باش
می خواستم خراب نگاهش شوم نشد
همراه و همیشگی داستانش شوم نشد
امادر این ترانه ای که خود سروده ام
رویایی ساختم که عاشقس شوم و شد!
ساقیا امشب صدایت باصدایم سازنیست . یاكه من بسیارمستم یاكه سازت سازنیست
قلبم شده رنجور ز هجران تو ای یار
فکرم شده اینگونه پریشان تو ای یار
هر روز کنم آرزوی تو افسوس
دستم شده کوتاه ز دامان تو ای یار
نظرات شما عزیزان:
مر30 ک سرزدی
---------------------
خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ...
خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ...
خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد!
هَـمـ پـآييز بآشَد،
هَـمـ اَبر بآشَد،
هَـمـ بآرآטּ بآشَد،
هَـمـ خيآبآטּِ خيسـ بآشَد ...
اَمــ ــ ـآ...
نَـــہ تـــــو بآشے ...
نَـــہ دَستے بَـرآے فِشُردَטּ بآشَد،
نَـــہ پآيے بَـرآے قَدَمـ زَدَטּ بآشَد وَ
نَـــہ نگآهـــے بَـرآے زُلـ زَدَטּ